بازار فولاد ایران در سال جاری بار دیگر نشان داد که ثبات برای این صنعت واژهای موقت است. نوسان نرخ ارز، تغییر سیاستهای صادراتی، هزینههای تولید و البته شرایط جهانی، همه دست به دست هم دادهاند تا مسیر قیمتها پیچیدهتر از همیشه شود. در این میان تیرآهن، بهعنوان یکی از پرمصرفترین مقاطع فولادی، نقش شاخصی در نمایش وضعیت کلی بازار دارد. تغییرات قیمت تیرآهن ۱۴ ذوب آهن در سالهای اخیر بهخوبی بیانگر این واقعیت است که اقتصاد عمرانی کشور بهشدت تحت تأثیر تحولات اقتصادی کلان قرار دارد.
بازار داخلی بهرغم دورههای کوتاهمدت آرامش، همواره آماده واکنش به کوچکترین محرک است. رشد نرخ ارز یا افزایش تقاضا از سوی پروژههای عمرانی میتواند ظرف مدت کوتاهی قیمتها را به سطحی بالاتر ببرد، در حالی که کاهش فعالیتهای ساختوساز یا فشار نقدینگی بر پیمانکاران، توان رشد را محدود میکند. چنین رفتاری نشان میدهد که سرمایهگذاران این حوزه باید بیش از هر زمان دیگری تحلیلمحور عمل کنند و از تصمیمهای هیجانی پرهیز داشته باشند.
نیمه نخست سال؛ بازار میان امید و تردید
شش ماه ابتدایی سال برای فعالان فولاد پر از تجربههای متناقض بود. بازار در آغاز سال فضایی آرام و متعادل داشت، اما بهمرور فشار عوامل بیرونی آشکار شد. افزایش نرخ ارز و رشد هزینههای تولید سبب شد قیمتها بهتدریج صعودی شوند. همین رشد کافی بود تا برخی از معاملهگران برای خریدهای بیشتر اقدام کنند و جریان تقاضا را تقویت نمایند.
اما این شرایط پایدار نماند. در میانه سال، بازار وارد فاز اصلاح شد. کاهش موقت تقاضا و احتیاط پیمانکاران باعث شد بخشی از رشدها بازگردد. با این حال، روند نزولی دوام چندانی نداشت و بهزودی بار دیگر قیمتها مسیر صعودی گرفتند. در این دوره، پروژههای عمرانی که نیاز فوری به مقاطع فولادی داشتند، محرک اصلی بازار بودند.
ماههای پایانی نیمه نخست سال نشان داد که هر جهش قیمتی دیر یا زود با تعدیل همراه خواهد شد. افزایش فشار سمت عرضه و مدیریت موجودی انبارها از یک سو، و کاهش هیجانات خرید از سوی دیگر، موجب شد بازار به تعادلی نسبی برسد. البته این تعادل شکننده بود و با هر تغییر کوچک در نرخ ارز یا اخبار سیاسی به هم میخورد.
در مجموع، نیمه نخست سال ثابت کرد که بازار تیرآهن همچنان تحت سلطه عوامل کلان اقتصادی است. حتی رکود نسبی بخش مسکن نیز نتوانست مانع رشد میانگین قیمتها شود.
نیمه دوم سال؛ چالشها و چشماندازها
با شروع نیمه دوم سال، پرسش اصلی فعالان بازار این است که آیا روند افزایشی ادامه مییابد یا باید منتظر ثبات و حتی کاهش بود. پاسخ به این سؤال ساده نیست، اما چند عامل مهم میتواند مسیر آینده را روشنتر کند.
نخست، نرخ ارز همچنان اصلیترین پیشران بازار است. هر شوک ارزی بلافاصله در بهای مقاطع فولادی بازتاب پیدا میکند. دوم، وضعیت پروژههای عمرانی و طرحهای ملی مسکن بهعنوان موتور محرک تقاضا نقشی اساسی دارد. اگر این طرحها شتاب بگیرند، تقاضا برای تیرآهن افزایش خواهد یافت. سوم، هزینههای تولید و انرژی میتواند بر قیمت تمامشده اثر مستقیم داشته باشد. در نهایت، سیاستهای صادراتی نیز تعیین میکند که چه میزان از تولید به بازار داخلی اختصاص یابد. آزادسازی صادرات احتمال رشد قیمتها را بالا میبرد، در حالی که محدودیتها میتواند ثبات بیشتری ایجاد کند.
در سطح جهانی، بازار سنگآهن و فولاد با شرایطی پیچیده مواجه است. رکود تقاضا در چین و برخی کشورهای آسیایی همراه با ورود عرضههای جدید، فشار نزولی بر قیمتها ایجاد کرده است. چنین وضعیتی میتواند درآمدهای صادراتی ایران را محدود کند و در نتیجه تأثیر غیرمستقیمی بر بازار داخلی بگذارد. از سوی دیگر، بازگشت تحریمها و محدودیتهای بانکی، هزینههای تولید و صادرات را بالاتر برده و قدرت رقابت محصولات ایرانی را کاهش داده است.
یکی از عوامل کمتر دیدهشده اما بسیار اثرگذار، رفتار خریداران عمده و انبارداران است. در شرایط افزایشی، بسیاری از آنها به ذخیرهسازی روی میآورند تا از رشد قیمتها در آینده در امان بمانند. برعکس، در دورههای رکود، خرید به حداقل میرسد و حتی موجودیها روانه بازار میشود تا از قفل شدن سرمایه جلوگیری شود. این رفتارها خود به چرخه نوسان قیمتها دامن میزند و بازار را بیش از پیش بیثبات میکند.
فرصتها و ریسکهای پیشرو
برای فولاد و بازار تیرآهن در نیمه دوم سال، هم فرصتهایی وجود دارد و هم تهدیدهایی که باید جدی گرفته شوند. در بخش فرصتها، افزایش سرمایهگذاری در پروژههای دولتی و خصوصی، رونق احتمالی صادرات به کشورهای همسایه و استفاده بهتر از ظرفیت تولید داخلی میتواند شرایط بهتری را رقم بزند. در بخش ریسکها، نوسانات ارزی، رکود بخش مسکن، افزایش هزینههای انرژی و فشار تحریمها همچنان مهمترین تهدیدها محسوب میشوند.
جمعبندی
بازار فولاد ایران در سال جاری بار دیگر چهره پرنوسان خود را نشان داد. قیمت تیرآهن ۱۴ ذوب آهن، از سطوح پایین سالهای گذشته فاصلهای چشمگیر گرفته و به نمادی از تغییرات سریع این صنعت تبدیل شده است. نیمه نخست سال با تمام افتوخیزهای خود، تصویری روشن از حساسیت بازار به عوامل کلان اقتصادی ارائه داد. نیمه دوم سال نیز در صورتی که سیاستهای داخلی بهسمت ثبات ارزی و حمایت از تولید حرکت نکند، تفاوت چندانی نخواهد داشت.
برای فعالان بازار، رصد مداوم تحولات جهانی و داخلی بیش از هر زمان دیگری ضروری است. آینده بازار آهن آلات نه تنها به وضعیت عرضه و تقاضای داخلی، بلکه به تصمیمات سیاسی، شرایط ارزی و حتی تحولات بازارهای جهانی وابسته است. تنها با مدیریت هوشمندانه این متغیرها میتوان انتظار داشت که بازار از فضای مبهم و پرریسک کنونی فاصله گرفته و به سمت مسیری پایدارتر حرکت کند.