صنعت فولاد ایران امروز در نقطه حساسی قرار گرفته است؛ نقطهای که در آن هم فشارهای خارجی و تحریمها سنگینی میکنند و هم سیاستهای داخلی بهویژه در حوزه ارز، مسیر توسعه را دشوار ساختهاند. در حالی که برخی تحلیلگران نسبت به کاهش توان رقابتی و زیاندهی واحدهای تولیدی هشدار میدهند، گروهی دیگر معتقدند انعطافپذیری و تجربه این صنعت طی سالهای اخیر میتواند همچنان زمینهای برای تداوم حضور در بازار جهانی باشد. مرور دادهها و رویدادهای اخیر نشان میدهد که آینده بازار فولاد ایران بیش از هر چیز به نحوه مدیریت سیاستهای داخلی و شرایط بینالمللی وابسته است.
از یک طرف، سیاستهای ارزی بانک مرکزی با ایجاد اختلاف میان نرخ آزاد و توافقی، بازگشت ارز صادراتی را به یکی از بزرگترین چالشهای تولیدکنندگان تبدیل کرده است. فعالان اقتصادی میگویند تولیدکننده فولاد که مواد اولیه و انرژی را با قیمتهای بالا تامین میکند، در زمان بازگرداندن ارز مجبور به فروش با نرخهای دستوری است و همین موضوع زیان سنگینی بر دوش او میگذارد. از طرف دیگر، فعال شدن مکانیسم ماشه و احتمال بازگشت تحریمها نگرانیهایی تازه به وجود آورده است. اگرچه برخی مدیران صنعتی بر این باورند که تجربه سالهای قبل نشان داده فولاد ایران میتواند با مسیرهای جایگزین همچنان به حیات خود ادامه دهد، اما باید پذیرفت که فشار تحریمها و سیاستهای سختگیرانه داخلی همزمان، فضایی پرریسک برای آینده این صنعت ایجاد کردهاند.
چالشهای ارزی و تاثیر آن بر صادرات فولاد
بررسی وضعیت اخیر نشان میدهد که سیاستهای ارزی نه تنها انگیزه صادرکنندگان را کاهش داده، بلکه پیامدهای زنجیرهای بر تولید و بازار داخلی نیز داشته است. بسیاری از تولیدکنندگان فولادی مجبور شدهاند بخشی از ظرفیت خود را کاهش دهند یا حتی خطوط تولید را به طور موقت متوقف کنند. این کاهش ظرفیت، علاوه بر افت صادرات، بر صنایع پاییندستی مثل ساختمانسازی و پروژههای عمرانی نیز اثر مستقیم گذاشته است. در واقع، هرگونه محدودیت در صادرات فولاد بهسرعت به بازار آهن آلات داخلی منتقل شده و قیمت محصولاتی همچون میلگرد و تیرآهن را تحت تأثیر قرار میدهد.
تحلیلگران بازار هشدار میدهند اگر سیاستهای ارزی فعلی اصلاح نشود، روند کاهش صادرات میتواند به تعطیلی واحدهای تولیدی کوچکتر منجر شود و در نتیجه، نهتنها صادرات کاهش یابد بلکه عرضه داخلی نیز محدود شود. این وضعیت در نهایت میتواند به جهش قیمتها در بازار آهن آلات منجر شود و هزینه ساختوساز و پروژههای صنعتی را بالا ببرد.
با این حال، در برابر این نگاه منفی، برخی انجمنهای صنفی و مدیران صنعتی تاکید دارند که فولاد ایران توانسته با وجود تحریمها و فشارهای خارجی، همچنان در بازارهای منطقهای حضور داشته باشد. آنها معتقدند بازار جهانی به فولاد ایران نیاز دارد و همین نیاز سبب شده حتی با وجود محدودیتهای بانکی و تحریمهای شدید، صادرات ادامه یابد.
بازگشت تحریمها و مکانیسم ماشه؛ تهدیدی دوباره یا فرصت؟
اعلام فعال شدن مکانیسم ماشه از سوی سه کشور اروپایی بار دیگر سایه تحریمهای سازمان ملل را بر اقتصاد ایران انداخت. اگرچه این اقدام از نظر حقوقی با مخالفت کشورهای حامی ایران مواجه شده و اثر حقوقی محدودی دارد، اما تجربه نشان داده که بازارهای داخلی به سرعت به چنین اخبار سیاسی واکنش نشان میدهند. تنها چند روز پس از اعلام این تصمیم، نرخ دلار افزایش یافت و همین موضوع باعث افزایش قیمت محصولات فولادی شد. قیمت میلگرد، تیرآهن و ورق فولادی در بازار داخلی رشد کرد، بدون آنکه تغییر بنیادینی در عرضه یا تقاضا رخ داده باشد.
تحریمهای احتمالی میتوانند هزینههای صادراتی فولاد ایران را افزایش دهند. محدودیت بیمه، دشواری در حملونقل و هزینه بالاتر نقلوانتقال پول از جمله عواملی هستند که رقابتپذیری محصول ایرانی را کاهش میدهند. در چنین شرایطی، تولیدکنندگان مجبور میشوند برای حفظ مشتریان خارجی، تخفیفهایی در قیمت ارائه دهند یا از مسیرهای جایگزین پرداخت و حمل استفاده کنند.
با وجود این تهدیدها، تجربه سالهای گذشته نشان داده که فولاد ایران همیشه راههایی برای بقا پیدا کرده است. صادرات غیررسمی، استفاده از شرکتهای واسطه، پیمانهای پولی دوجانبه و حتی استفاده از رمزارزها از جمله روشهایی است که در دورههای قبل به کمک این صنعت آمده است. علاوه بر آن، وجود بازار داخلی بزرگ برای فولاد سبب میشود که بخشی از ظرفیت مازاد جذب مصرف داخلی شود و از زیان کامل تولیدکنندگان جلوگیری گردد.
چشمانداز آینده صنعت فولاد ایران
در صورت اجرای سیاستهای حمایتی کارآمد، از جمله تضمین بازگشت ارز صادراتی، اختصاص برق پایدار، ارائه تسهیلات مالیاتی و سرمایهگذاری در فناوری، بخشی از آثار منفی تحریمها قابل جبران خواهد بود. در غیر این صورت، خطر کاهش صادرات، افت ظرفیت تولید و حتی تعطیلی برخی واحدهای کوچکتر دور از انتظار نیست.
بازار آهن آلات ایران نیز در این میان به شدت به سیاستهای کلان وابسته است. افزایش نرخ ارز بهسرعت به رشد قیمت تیرآهن و میلگرد منجر میشود، در حالی که رکود در بخش ساختمان میتواند تقاضا را کاهش دهد و بازار را به سمت رکود تورمی بکشاند. بنابراین، آینده بازار فولاد ایران در گروی ترکیبی از سیاستهای داخلی، وضعیت تقاضای داخلی و توانایی در دور زدن تحریمها خواهد بود.
جمعبندی
مروری بر وضعیت فعلی نشان میدهد فولاد ایران میان چالشهای داخلی و تهدیدهای خارجی زیادی قرار دارد. از یک طرف، فشارهای ناشی از سیاستهای ارزی و تحریمهای بینالمللی صادرات را تهدید میکنند و از طرف دیگر، توان تولیدی و تجربه این صنعت در مدیریت بحرانها همچنان نقطه قوتی برای ادامه مسیر است. اگر سیاستگذاران داخلی بتوانند با اصلاح قوانین ارزی و فراهم کردن زیرساختهای حمایتی، بار مالی و اداری تولیدکنندگان را کاهش دهند، چشمانداز رشد صادرات فولاد ایران همچنان مثبت خواهد بود. اما در صورت تداوم وضعیت فعلی، خطر کاهش ظرفیت، افت اشتغال و افزایش قیمتها جدی است.
در نهایت میتوان گفت صادرات فولاد ایران در دوره کنونی همزمان هم فرصتی برای ارزآوری و تثبیت جایگاه جهانی است و هم تهدیدی جدی از منظر تحریمها و سیاستهای داخلی. آینده این صنعت بیش از هر چیز به نحوه تصمیمگیری دولت در حوزه ارزی، مالی و دیپلماسی اقتصادی بستگی دارد.