در ماههای اخیر، بازار مقاطع فولادی تحت تأثیر تحولات اقتصادی و سیاسی، با نوسانات زیادی مواجه بوده است. آغاز مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا، یکی از دلایل مهم این نوسانات به شمار میرود. در حال حاضر امید به توافق باعث کاهش نرخ ارز و بهدنبال آن، افت قیمت مقاطع فولادی شد. با کاهش التهابات ارزی و تعدیل انتظارات تورمی، بازار به آرامشی نسبی دست یافته، اما این وضعیت هنوز ناپایدار است. وقفه در برگزاری دور جدید مذاکرات، دوباره نرخها را افزایش داد و وابستگی شدید بازار به تحولات سیاسی را نمایان کرد.
با این حال، انتشار اخبار مثبت از مذاکرات اخیر، امیدها به کاهش بیشتر نرخ ارز و ثبات قیمتها را تقویت کرده است. در صورت رفع موانع سیاسی و هدایت سرمایه به سمت تولید، میتوان انتظار داشت که بازار فولاد به وضعیت باثباتتری برسد و از نوسانات شدید فاصله بگیرد.
بازار آهنآلات ایران که در پایان سال گذشته و ابتدای ۱۴۰۴ دچار نوسانات شدید به دلیل جهش نرخ ارز و بیثباتی اقتصادی شده بود، این روزها با کاهش انتظارات تورمی و تحولات مثبت سیاسی، به آرامشی نسبی رسیده است. این آرامش بهویژه در قیمت میلگرد، که یکی از پرمصرفترین مقاطع فولادی است، بهوضوح قابل مشاهده است. بازار تیرآهن نیز از این نوسانات بینصیب نمانده و تحت تأثیر شرایط سیاسی و ارزی، فراز و نشیبهای زیادی را تجربه کرده است.
در شرایط فعلی که میزان تقاضا بهطور موقت کاهش یافته و عرضه نیز متناسب با تحولات داخلی و خارجی تنظیم شده، بسیاری از خریداران و فعالان بازار ترجیح دادهاند منتظر بمانند. این وضعیت موجب شده تا قیمت آهن آلات در بیشتر نقاط فروش ثبات نسبی داشته باشد و بازار در یک وضعیت متوازن اما ناپایدار باقی بماند.
همزمان، نبود شفافیت در سیاستهای مالی و ارزی کشور و تأثیرپذیری از تحولات بینالمللی، همچنان موجب سردرگمی و نگرانی در میان سرمایهگذاران و فعالان حوزه ساختوساز شده است. در نتیجه، بازار آهن در حال حاضر روی مرز تعادل قرار دارد؛ تعادلی که هرگونه تغییر سیاسی یا اقتصادی میتواند آن را بهسرعت بر هم بزند.
یکی از عوامل اصلی کاهش فعالیت در بازار آهنآلات، تردید خریداران نسبت به روند آتی قیمتهاست. نوسانات قابلتوجه در ماههای گذشته، بهویژه بهدلیل افزایش نرخ ارز و تحولات سیاسی، باعث شده تصمیمگیری برای خرید یا انبار کردن مقاطع فولادی با احتیاط و تردید همراه باشد. در حالیکه سرنوشت مذاکرات سیاسی بین ایران و آمریکا هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد، فضای بیاعتمادی در بازار همچنان پابرجاست.
در چنین وضعیتی، تصمیمگیری خریداران فولاد بیشتر بر پایه احتیاط و کنترل ریسک صورت میگیرد تا پاسخگویی به نیازهای واقعی مصرف. شواهد نشان میدهد که پروژههای ساختمانی و عمرانی با رویکردی محتاطانهتر وارد بازار شدهاند و بسیاری از فعالان نیز به دلیل نوسانات اخیر، میزان سفارشات خود را کاهش دادهاند. بیشتر خریداران ترجیح میدهند پیش از اقدام به خریدهای عمده، روند بازار را زیر نظر داشته باشند تا از ثبات یا کاهش احتمالی قیمتها مطمئن شوند.
راهکارهای مقابله با بحران انرژی در صنعت فولاد
صنعت فولاد ایران که یکی از پایههای مهم اقتصاد صنعتی کشور به شمار میرود، در شرایطی دشوار قرار گرفته است. طبق آمار موجود، حدود ۲۰ میلیون تن از ظرفیت تولید فولاد کشور یا به عبارتی ۲۰ میلیارد دلار سرمایه راکد در این صنعت است. این میزان ظرفیت خالی میتواند پیامدهای قابلتوجهی برای رشد اقتصادی و کارایی این بخش بهدنبال داشته باشد. یکی از عوامل کلیدی این رکود، بحران در حوزه تأمین انرژی است؛ مشکلی که هم بهصورت مستقیم بر فرآیند تولید و هم بهطور غیرمستقیم بر عملکرد کلی صنعت تأثیر منفی گذاشته است.
ناترازی انرژی از دلایل اصلی عدم استفاده درست از ظرفیتهای صنعت فولاد کشور است. از طرفی، افت تقاضا و کاهش قیمتها در بازار داخلی، همراه با مشکلات ناشی از ناترازی در تأمین انرژی، موجب شده تا سطح تولید پایین بیاید و بخش قابلتوجهی از ظرفیتهای صنعتی بلااستفاده باقی بماند. این شرایط باعث شده برخی واحدهای تولیدی نتوانند با تمام توان فعالیت کنند و عملاً بخشی از زیرساختهای موجود بدون بهرهبرداری باقی بماند.
صنعت فولاد ایران موفق شده ظرفیت صادراتی خود را تا مرز ۱۰ میلیارد دلار ارتقا دهد؛ رقمی قابل توجه که نشاندهنده پتانسیل بالای این بخش برای حضور گستردهتر در بازارهای جهانی است. مزیت نسبی در قیمت تمامشده تولید، به ایران امکان میدهد تا در رقابت با برخی تولیدکنندگان خارجی دست بالا را داشته باشد. با این وجود، محدودیتهای مرتبط با تأمین انرژی و ضعف در زیرساختهای لازم برای صادرات، همچنان موانع جدی در مسیر توسعه صادرات فولاد محسوب میشوند.
برای مقابله با بحران انرژی در صنعت فولاد، راهکارهای مختلفی مطرح شده که مهمترین آنها ساخت نیروگاههای مستقل در مجتمعهای فولادی است. برخی از شرکتهای بزرگ فولادی کشور در حال برنامهریزی برای احداث نیروگاههای سیکل ترکیبی و انرژی خورشیدی هستند تا نیاز برق خود را بهطور مستقیم تأمین کنند.
با توجه به وضعیت موجود، برای عبور از این بحران، تمرکز بر افزایش بهرهوری، تکمیل زنجیره ارزش و سرمایهگذاری در تولید انرژیهای نو میتواند راهحلی مؤثر باشد. در غیر این صورت، نهتنها بخشی از ظرفیتهای موجود بلااستفاده خواهد ماند، بلکه موقعیت ایران در رقابتهای جهانی نیز تضعیف خواهد شد. ایران با داشتن ذخایر عظیم سنگآهن و نیروی کار ماهر، در صورت برطرف شدن این چالشها، قادر خواهد بود به یکی از قدرتهای مهم در صنعت فولاد جهانی تبدیل شود.